خبرگزاری حوزه – تبریز: حجت الاسلام والمسلمین سید رضی بلاغی، یکی از روحانیون برجسته و باسابقه استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز است، وی یکی از منبری ها و وعاظ قدیمی خطه آذربایجان به شمار می رود؛ مرثیه خوانی وی در حضور امام خمینی(ره) در اوایل انقلاب اسلامی یکی از شیرین ترین خاطرات او به شمار می رود.
وی در گفتوگو با خبرگزاری حوزه به بیان خاطرات طلبگی و تجربه منبرهای خود پرداخت و شیرین لحظه زندگی خود را مرثیه خوانی در حضور رهبر کبیر انقلاب اسلامی (ره) دانست .
وجود سه هزار کتاب در کتابخانه شخصی
حوزه/ جناب آقای بلاغی، اصولا یک منبری باید مطالعه عمیقی داشته باشد تا بتواند مطالب مفیدی برای مردم بیان کند، شما چقدر اهل مطالعه هستید؟
تا جایی که وقت دارم از کتاب ها استفاده می کنم البته در دوران جوانی وقت بیشتری برای مطالعه می گذاشتم و اندوخته های علمی خود را از طریق کتاب، کسب کرده ام؛ در جوانی، نصف روز را مطالعه می کردم، استادی داشتم که می گفت: شما در هر رشته ای که قصد تحصیل دارید در همان رشته، به صورت تخصصی مطالعه کنید.
بیش از سه هزار جلد کتاب در کتابخانه شخصی دارم که مقداری از آن ها از ابوی به یادگار مانده است و برخی را نیز خودم تهیه کرده ام.
رسالت خطیر روحانیون
حوزه/ رسالت طلاب و روحانیون امروزی در مقایسه با گذشتگان، چه تفاوتی کرده است؟
وقتی یک روحانی روی منبر می رود و برای مخاطبان سخنرانی می کند، با مخاطبان مختلفی روبه روست، در بین جمعیت ممکن است استاد دانشگاه و دانشجو و دانش آموز و... حضور داشته باشند، روحانیون و طلاب و منبریان، کار سختی را نسبت به گذشته پیش رو دارند.
دشمن امروز در حال شبهه افکنی است و یک طلبه و روحانی باید خود را مجهز کند تا بتواند پاسخگوی شبهات باشد که جوانان به وسیله شبهه از راه راست منحرف نشوند.
بودجه های کلانی که به دانشگاه ها داده می شود، باید بودجه ای نیز به حوزه های علمیه اختصاص داده شود تا طلاب و روحانیون بتوانند با کسب علم روز، در برابر مسئولیت خطیری که دارند موفق عمل کنند.
مرثیه خوانی در محضر امام خمینی(ره)
حوزه/ شما در دوره جوانی در محضر حضرت امام خمینی(ره) مرثیه خوانی کرده اید از آن روز برای ما بگویید.
شیرین ترین لحظه زندگی ام شرفیاب شدن به محضر مقدس حضرت امام خمینی(ره) بود، البته پیش از انقلاب اسلامی نیز در سال 41 به محضر ایشان رسیده بودم اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با جمعی از علما و فضلای استان های شمالغرب کشور در سال 1360 به دیدار حضرت امام رسیدیم در زمانی که اوج ترورها به دست منافقان بود، آن روزها نیز آیت الله اشرفی اصفهانی به تازگی ترور شده بود و همزمان با شب محرم بود، در وسط مجلس نشسته بودم؛ متوجه شدم که حجت الاسلام والمسلمین بنابی دنبال کسی می گردند مرا صدا کردند و آقای موسوی دادستان وقت کل کشور گفت که حضرت امام می فرمایند یکی از علمای آذربایجان، مرثیه ای بخوانند.
مرا به خدمت آقای ملکوتی و آقای حسنی راهنمایی کردند، آقای انصاری داماد خانواده امام خمینی(ره) گفتند که پس از وارد شدن حضرت امام با اشاره من مرثیه خود را شروع کن، آقای کوثری مداح ویژه حضرت امام نیز آنجا حضور داشتند.
بنده کمی فارسی و کمی به زبان ترکی، مرثیه خوانی کردم که آقای انصاری نیز بعد از بنده، مداحی کردند که یک مجلس ماندگاری شد.
وعاظ برجسته آذربایجان
حوزه/ خطیبان نامی و تاثیر گذار در دوران نوجوانی و جوانی شما چه کسانی بودند؟
از دیرباز، شهر تبریز به عنوان یک شهر علم و دانش و فقاهت مطرح بود و علمای بزرگی در این شهر می زیستند که بعضی از آنها در حد مرجعیت، بعضی دیگر مدرس حوزه تبریز و برخی هم در خدمت وعظ و خطابه و منبر بودند که تعداد آنها نیز بسیار زیاد بود.
با اینکه اکثر علما مجتهد و صاحب فتوا بودند، اما خودشان منبر داشتند و مردم از سخنرانی های آنها استفاده می کردند، مرحوم آیت الله فتاح شهیدی که بر مکاسب محرمه شیخ مرتضی انصاری شرح نوشته و دائما تدریس می کرد و در عین حال بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد منبر می رفت و مردم هم عاشق سخنرانی های ایشان بودند و هنگام سخنرانی ایشان مسجد همیشه پر از جمعیت بود؛ مرحوم آیت الله شیخ کاظم مجتهد شبستری والد آیت الله محسن شبستری امام جمعه پیشین تبریز که در مسجد جامع، هم اقامه نماز می کردند و هم منبر می رفتند که بعد از 60 سال هنوز هم کلمات ایشان در محافل و مجالس نقل می شود.
مرحوم حاج سید مرتضی خسروشاهی که مجتهد بودند و در مسجد خسروشاهی تبریز منبر می رفتند و بعد از این بزرگوار، فرزندان ایشان، مثل آیت الله سید احمد خسروشاهی و آیت الله سید ابوالفضل خسروشاهی هم منبر می رفتند که منبر سید ابوالفضل خسروشاهی بسیار علمی و عالمانه بود و غالب دانشگاهیان از آن استفاده می کردند.
آیت الله حاج میرزا محمد خیابانی هم که مجتهد بودند منبرهای خیلی جذاب و جالب داشتند و در ماه مبارک رمضان هر روز در مسجد مقبره منبر می رفتند، که مسجد آیت الله شهید قاضی طباطبایی بود و حتی شهید قاضی طباطبایی هم پای منبر ایشان می نشستند و به منبر ایشان گوش می دادند.
از خطبای دیگر تبریز، واعظ چرندابی بود، که ایشان واقعا علامه بود و منبرهای خیلی مفیدی داشت و اغلب در رابطه با انحرافاتی که در اسلام رخ داده صحبت می کرد. ایشان با دانشگاه الازهر مکاتبه داشت که از جمله آنها شیخ طنطاوی صاحب تفسیر الجواهر بود و حتی به جرأت می توانم عرض کنم، که فتوای تاریخی مرحوم شیخ شلتوت درباره حقانیت مذهب شیعه، مقداری تحت تأثیر زحمات این عالم بزرگوار بود که با نامه های خودش مکتب شیعه را در دانشگاه الازهر معرفی کرد و تا اواخر عمرشان این مکاتبات را ادامه داد.
بعد از ایشان افراد دیگری نیز بودند که منبر خوبی داشتند، که از جمله آنها پدر خود من سید حسن بلاغی بود که یکی از مبلغین بسیار ارزشمند بود، ایشان معلومات خوبی داشت و منظومه سبزواری، اسفار و همچنین رسائل و مکاسب را تدریس می کرد و علاوه بر آن منبر خوبی هم داشت.
منبری با زبان قرآن و روایت اهل بیت(ع)
حوزه/ مداحان برجسته قدیمی آذربایجان در سبک و روش، چه ویژگی ها و نوآوری هایی داشتند؟
همه آقایان نام برده، روش تبلیغی اهل بیت(ع) را داشتند و با زبان قرآن و روایت تبلیغ می کردند، غالبا سبک آنها این گونه بود که از خودشان چیزی نمی گفتند، بلکه از زبان قرآن و اهل بیت سخن می گفتند؛ به غیراز آقای ناصرزاده که بعضی از مطالب را داشت، اما غالب منبری ها، منبرشان منقّح، زیبا و مستند به آیات، روایات و تاریخ صحیح بود، که غالب آنها اوائل منبرشان چند مسئله فقهی و احکام شرعی می گفتند و آخر منبر هم روضه می خواندند و طوری بود که اگر کسی پای منبر آنها می نشست استفاده بسیاری از آیات و روایات و اخلاق و تاریخ می برد.
البته بعضی از منبری ها مثل آقای شیخ عباس قلی واعظ چرندابی نیز بودند که یک سبک هجومی به گروه ها و فرقه های مختلف داشتند و اشکال آنها را می گفتند و جواب می دادند و مردم را آگاه می کردند به خصوص در رابطه با بهائیت.
مرحوم حاج میرزا حسن ناصرزاده، خطابه های بسیار زیبا، همراه با طنز داشتند و حرف ها را با نظریه طنز مطرح می کردند و مردم هم طالب طنزهای ایشان بودند؛ ایشان انتقادهای بسیار جالبی از دولت و از تشکیلات رژیم شاه داشتند و در هر منبری اشاره ای به رژیم پهلوی می کردند البته اکثر مطالب را با طنز می گفت، که بارها ساواک او را دستگیر کرد و حتی گفته می شود که یکی از کسانی که انقلاب را در تبریز تشدید کرد، ایشان بودند و انصافا در پیروزی انقلاب اسلامی تلاش بسیار زیادی کردند، ولی بعد از پیروزی انقلاب به خاطر مسائلی منزوی شدند. ایشان نه تنها در زمان انقلاب، بلکه در سال های 23 و 1321 که تبریز در اشغال بیگانگان بود تلاش فراوانی کرد و حتی الآن هم گفته می شود که پیشه وری را آقای ناصرزاده ازتبریز بیرون کرد.
مرحوم آقای سید رضا محلی احکام را بسیار روشن بیان می کردند و از نظر احکام شرعی بسیار مفید بودند؛ منبر آقای انزابی بسیار عالی بود، زیرا ایشان هم مختصر صحبت می کردند و هم سخنرانی های مفیدی داشتند و در سخنرانی بسیار کوتاه مطلب را ادا می کردند.
گفتگو: بیت اله احمدی